برنامه ریزی؛ کلید بهبود بنگاه های اقتصاد
برنامه ریزی؛ کلید بهبود بنگاه های اقتصاد

به گزارش فرا اقتصاد بین الملل ، در قرن حاضر و در شرایط خاص اقتصاد جهان، هیچ کسب و کاری بدون برنامه ریزی نمیتواند به موفقیت های چشمگیر و مستمر دست یابد. برنامه ریزی سازمانی یکی از مهمترین اقداماتی است که مدیران سازمان باید بدان توجه کنند و با تدوین و طرح ریزی مناسب بتوانند […]

به گزارش فرا اقتصاد بین الملل ، در قرن حاضر و در شرایط خاص اقتصاد جهان، هیچ کسب و کاری بدون برنامه ریزی نمیتواند به موفقیت های چشمگیر و مستمر دست یابد. برنامه ریزی سازمانی یکی از مهمترین اقداماتی است که مدیران سازمان باید بدان توجه کنند و با تدوین و طرح ریزی مناسب بتوانند آینده مبهم، نا شناخته و پر تغییر فضای کسب و کار و اقتصاد را برای خود و پرسنل زیردست هموار کنند.
تعاریف زیادی درباره برنامه ریزی ارائه شده است که مهمترین آن برنامه ریزی برای فرآیند تصمیم گیری آگاهانه و سیستماتیک در مورد اهداف و فعالیت های آینده سازمان تعریف کرده است. برنامه ریزی مستلزم آگاهی از فرصتها و تهدیدهای آتی و پیشبینی شیوه مواجهه با آنهاست. مدیران سازمانی با گذشت زمان و با حرکت در مسیر توسعه و تکامل سازمانها، به تدریج بر ضرورت برنامه ریزی در زندگی بیش از گذشته پی بردند و آن را به منزله ابزاری مدیریتی همواره مورد تاکید و توجه قرار دادند. پیچیدگی فضای کسب و کارها و وجود رقبای پر قدرت سبب شده که بدون تدوین برنامه ریزی های دقیق و کارشناسانه، امکان ادامه حیات سازمانی وجود نداشته باشد. از معروف ترین برنامه ها میتوان به برنامه عملیاتی اشاره کرد که هدف از آن، اجرا و کنترل موثرتر فعالیت های سازمانی است.
در راستای رفع مشکلات موجود در برنامه ریزی عملیاتی، برنامه ریزی زمانی شکل گرفت. برنامه ریزی های کوتاه مدت، میان و بلند مدت بر مولفه زمان تاکید دارند. نوع دیگری از برنامه به برنامه غلتان معروف است. در توضیح باید اذعان شود که حرکت از محیط ایستا به سمت محیط پویا و پیچیده سبب از دست رفتن اعتبار برنامه ریزی ایستا میشود، لذا توجه به عوامل تاثیرگذار داخلی و خارجی، زمینه های بازنگری و شناور شدن در برنامه را مهیا میکند. بنابراین میتوان بیان کرد برنامه هایی که به طور دورهای مورد بازنگری قرار میگیرند، به عنوان برنامه ریزی غلتان نامیده میشوند. از سوی دیگر در سطح بنگاههای اقتصادی SUB برنامه ریزی های تعریف خواهند شد. دلیل پیدایش این نوع برنامه ها، کندی فرآیندهای تصمیم گیری، پیچیدگی فرآیندهای هماهنگی و کم بودن کارایی سازمان است که به منظور رفع این مشکلات سازمانها به شرکت های کوچکتری شکسته می شوند و همچنین این نوع برنامه ریزی با هدف ایجاد همگرایی بین اهداف و عملکردها و دستیابی به هم افزایی نیروهای موجود در بنگاه مورد استفاده قرار میگیرد. اما نوع دیگر برنامه ریزی تحت عنوان برنامه ریزی مشارکتی، به موضوعاتی از قبیل مشارکت بین اعضای سازمان، بررسی مستمر نتایج مورد انتظار، اقدامات اصلاحی و هماهنگی بین واحدها اشاره دارد.
در واقع نیاز به برنامه ریزی از این موضوع نشات میگیرد که اکثر سازمان ها با فعالیت در محیطی پویا، درصدد هستند منابع محدود سازمانی را برای رفع نیازهای متنوع و رو به افزایش بازارها صرف کنند و از اتلاف ها، دوباره کاری ها، کندی در فرآیندها و… بپرهیزند. تغییرات مداوم، افزایش سطح انتظارات مشتریان، پویایی محیط و پیچیدگی فضای کسب و کار امروز، بر ضرورت انکار ناپذیر تدوین برنامه میافزاید، تا حدی که تحقق اهداف فردی و سازمانی مستلزم برنامه جامع است. کارشناسان حوزه برنامه ریزی سازمانی نظرات و اظهارات زیادی برای گام های برنامه ریزی سازمانی ارائه کرده اند که از عام ترین آنها میتوان به گام های تدوین، طراحی، اجرا و ارزیابی اشاره کرد که بنا به نوع فعالیت سازمان یعنی خدماتی یا تولیدی بودن، دولتی و خصوصی بودن، فعالیت در سطح ملی یا بینالمللی و… میتواند با یکدیگر متفاوت باشد. اما آنچه که در اکثر گام های برنامه ریزی مشترک است شناسایی مقتضیات موجود است که از مهم ترین قسمت های برنامه محسوب میشود.

به قلم: دکتر سید محمدرضا حسینی علی آباد – رئیس هیئت مدیره موسسه پیشرو بین الملل پردیس